هوش مصنوعی در سالهای اخیر از یک ابزار «کمکی» به یک همراه واقعی در چرخه توسعه نرمافزار تبدیل شده است. امروز بسیاری از توسعهدهندگان از ChatGPT برای نوشتن کدهای تکراری، تولید نمونهکد، توضیح کدهای مبهم، ایدهپردازی برای الگوریتمها و کمک در دیباگ استفاده میکنند. با این حال، تفاوت بین یک خروجی معمولی و یک خروجی قابلاتکا، بیشتر از هر چیز به شیوه درخواست شما برمیگردد: پرامپت دقیق، بازبینی نقادانه و تست منظم.
این راهنما یک راهنمای کاربردی است تا ChatGPT به جای «کدساز تصادفی»، تبدیل به یک دستیار توسعه قابل پیشبینی شود؛ از تعریف مسئله و نوشتن پرامپت درست گرفته تا تست، فهم خروجی، رفکتور و مستندسازی.
چرا استفاده از ChatGPT برای کدنویسی محبوب شده است؟
توسعه نرمافزار پر از کارهای تکراری است: ساخت اسکلت پروژه، نوشتن توابع ساده، تبدیل فرمتها، تولید نمونه داده، نوشتن تستهای پایه، تنظیمات اولیه، و حتی نوشتن توضیحات و کامنتها. ChatGPT در چنین کارهایی میتواند سرعت را بالا ببرد و زمان ذهنی توسعهدهنده را برای تصمیمهای مهمتر آزاد کند. همچنین در جاهایی که مسیر حل مسئله نامشخص است، میتواند ایدههای جایگزین پیشنهاد دهد یا کد موجود را توضیح دهد.
اما یک نکته کلیدی نباید فراموش شود: ChatGPT «جایگزین برنامهنویس» نیست. خروجی ممکن است ناقص، ناامن، یا نامتناسب با استانداردهای پروژه باشد. بنابراین ارزش واقعی آن زمانی دیده میشود که مثل یک همکار junior یا یک موتور پیشنهاددهنده استفاده شود: پیشنهاد میدهد، شما تصمیم میگیرید

مسیر طلایی استفاده از ChatGPT در کدنویسی (۸ مرحله)
اگر بخواهید یک چارچوب ثابت داشته باشید که در اکثر پروژهها جواب بدهد، این ۸ مرحله یک روال قابل تکرار میسازد: «تعریف دقیق → پرامپت شفاف → بازبینی → اصلاح درخواست → تست → فهم → رفکتور → مستندسازی».
مرحله ۱: مسئله را دقیق تعریف کنید
قبل از اینکه چیزی به ChatGPT گفته شود، باید مشخص باشد «کد دقیقاً برای چه کاری» لازم است. بهترین تعریف مسئله شامل این موارد است:
- زبان و نسخه (مثلاً Python 3.12 یا Node 20)
- محیط اجرا (وب، موبایل، بکاند، اسکریپت خط فرمان)
- ورودیها و خروجیهای دقیق
- محدودیتها (کارایی، امنیت، حافظه، سازگاری با کتابخانهها)
- مثال ورودی/خروجی
این مرحله باعث میشود مدل دقیقاً در چارچوب درست فکر کند و کد حدسی تحویل ندهد.
مرحله ۲: پرامپت را شفاف، جزئی و قابل اندازهگیری بنویسید
پرامپت خوب، یک دستور مبهم مثل «این را درست کن» نیست. پرامپت خوب میگوید: «چه چیزی نوشته شود، با چه قوانینی، با چه خروجیای». نمونه قالب پیشنهادی:
- نقش: «در نقش یک توسعهدهنده بکاند…»
- هدف: «یک API برای…»
- محدودیتها: «بدون استفاده از کتابخانه X…»
- خروجی: «کد + توضیح + نمونه تست…»
وقتی لازم است، اضافه کردن قطعهکد فعلی، وابستگیها یا ساختار پروژه، کیفیت خروجی را جهش میدهد.
مرحله ۳: کد تولیدشده را با نگاه نقادانه بررسی کنید
خروجی ChatGPT باید مثل کد یک همکار تازهکار بازبینی شود. چند سؤال ساده کمک میکند:
- آیا دقیقاً همان کاری را انجام میدهد که خواسته شده؟
- آیا خطای سینتکس یا ایراد منطقی دارد؟
- آیا edge caseها را پوشش میدهد؟
- آیا خوانا و قابل نگهداری است؟
- آیا از نظر امنیتی ریسک دارد (مثلاً SQL Injection، استفاده نادرست از ورودیها، مدیریت خطا)؟
این بررسی همان چیزی است که خروجی را از «نمونه» به «قابل استفاده» تبدیل میکند.
مرحله ۴: درخواست را براساس خروجی اول اصلاح کنید
اگر خروجی کامل نبود، مسیر درست این است که دقیق بگویید چه چیزهایی تغییر کند. مثالهای رایج:
- «این تابع در لیست خالی خطا میدهد؛ برای empty list هم خروجی درست بده.»
- «خوانایی پایین است؛ رفکتور کن و نامگذاریها را استاندارد کن.»
- «الگوریتم فعلی کند است؛ پیچیدگی زمانی را کمتر کن و توضیح بده چرا.»
این مرحله معمولاً باعث میشود در ۲ یا ۳ تکرار، به نسخهای برسید که به استاندارد پروژه نزدیک است.
مرحله ۵: کد را جدی و کامل تست کنید
هیچ کدی بدون تست قابل اعتماد نیست؛ مخصوصاً کدی که توسط AI پیشنهاد شده است. بهترین رویکرد:
- اجرای چند سناریوی دستی با داده واقعی
- نوشتن تست واحد (unit test) برای مسیرهای اصلی و مسیرهای خطا
- توجه به دادههای مرزی (خالی، بزرگ، نامعتبر، null)
- بررسی لاگها و مدیریت exception
این مرحله، جلوی بسیاری از باگهای پنهان را میگیرد و باعث میشود خروجی به پروژه واقعی آسیب نزند.
مرحله ۶: منطق کد را بفهمید، نه فقط اجرا کنید
حتی اگر کد «کار کند»، باید مشخص باشد «چطور کار میکند». فهمیدن منطق، چند فایده دارد:
- پیدا کردن ریسکهای پنهان
- امکان تغییر در آینده
- یکپارچهسازی امن در پروژه بزرگ
به همین دلیل، میشود از خود ChatGPT هم خواست کد را خطبهخط توضیح دهد یا فلوچارت منطقی ارائه کند.
مرحله ۷: رفکتور اختیاری، اما مفید
رفکتور یعنی بهتر کردن کیفیت بدون تغییر رفتار. اگر کد خروجی از نظر ساختار ضعیف است، از ChatGPT بخواهید:
- نامگذاریها را استاندارد کند
- توابع را کوچک و ماژولار کند
- الگوهای تکراری را حذف کند
- پیچیدگی را کاهش دهد
رفکتور خوب، نگهداری پروژه را سادهتر و توسعه تیمی را سریعتر میکند.
مرحله ۸: مستندسازی را فراموش نکنید
کدی که مستند نیست، در تیم و در آینده گم میشود. حتی اگر کد توسط ChatGPT تولید شده، باید:
- هدف و ورودی/خروجیها نوشته شود
- فرضیات و وابستگیها مشخص شود
- مثال استفاده و نمونه تست قرار بگیرد
- اگر محدودیت یا ریسک دارد، ذکر شود
مستندسازی خوب، باعث میشود همین کد در ماههای بعد هم قابل اتکا بماند.
پرامپتهای آماده برای کدنویسی (قابل استفاده برای اکثر زبانها)
در ادامه چند پرامپت آماده آمده که برای کارهای رایج برنامهنویسی استفاده میشود. این پرامپتها طوری نوشته شدهاند که خروجی قابل تست و قابل بررسی تولید کنند.
۱) تولید اسکلت پروژه
«در نقش یک توسعهدهنده ارشد، یک اسکلت پروژه برای {نوع پروژه} با زبان {زبان} بساز. ساختار فولدرها، فایلهای اصلی، تنظیمات lint/format، و دستور اجرای پروژه را بده. خروجی را به شکل لیست فایلها و محتوای هر فایل ارائه کن.»
۲) نوشتن تابع با ورودی/خروجی مشخص
«یک تابع در {زبان} بنویس که {هدف}. ورودیها: {ورودیها}. خروجی: {خروجی}. محدودیتها: {محدودیتها}. حتماً edge caseها را پوشش بده و چند تست نمونه هم ارائه کن.»
۳) دیباگ کد و پیدا کردن علت خطا
«این کد در سناریوی {سناریو} خطا میدهد. کد: {کد}. لطفاً ابتدا علت احتمالی را توضیح بده، سپس نسخه اصلاحشده را بده و در نهایت چند تست برای جلوگیری از تکرار مشکل پیشنهاد کن.»
۴) تبدیل الگوریتم کند به نسخه بهینه
«این کد از نظر کارایی کند است. کد: {کد}. پیچیدگی زمانی و فضایی را تحلیل کن، سپس نسخه بهینه بده و توضیح بده چرا بهتر است. اگر trade-off دارد، شفاف بگو.»
۵) تولید تست واحد
«برای این تابع {نام تابع} در {زبان} تست واحد بنویس. حالتهای اصلی، حالتهای مرزی و حالتهای خطا را پوشش بده. ساختار فایل تست و دستور اجرای تستها را هم بنویس.»
۶) تولید مستندات و README
«برای این پروژه {توضیح کوتاه} یک README بنویس شامل: معرفی، پیشنیازها، نصب، اجرای محلی، نمونه استفاده، ساختار فولدرها، و نکات دیباگ. لحن رسمی باشد.»
سناریوهای واقعی که ChatGPT در آنها بیشترین ارزش را دارد
همه کارها برای AI مناسب نیستند. بهترین استفادهها معمولاً اینهاست:
- نوشتن کدهای تکراری و Boilerplate
برای مثال:
- ساخت endpointهای CRUD
- تعریف مدلها و DTOها
- ساخت اسکریپتهای تبدیل فرمت
- تولید کلاسهای ساده و setter/getter
چنین کدهایی به مهارت خلاقانه کمتر نیاز دارند و مدل در آنها عملکرد خوبی دارد. - توضیح کدهای قدیمی یا کدهای دیگران
وقتی یک فایل قدیمی به پروژه اضافه شده یا کسی کدی نوشته که خوانا نیست، میشود از ChatGPT خواست:
- هدف کد را خلاصه کند
- بخشهای حساس را مشخص کند
- نقاط خطرناک را بگوید
- پیشنهاد رفکتور بدهد
این کار بهخصوص برای تیمهای در حال رشد مفید است. - کمک به دیباگ و یافتن ایراد منطقی
در بسیاری از باگها، پیدا کردن «علت ریشهای» زمانبرتر از نوشتن کد است. ChatGPT میتواند فرضیه بدهد و مسیرهای بررسی پیشنهاد کند؛ اما همچنان تست و بررسی نهایی باید در محیط واقعی انجام شود.
- تولید نمونههای آموزشی و یادگیری سریع
اگر هدف یادگیری یک مفهوم باشد (مثلاً «promise در جاوااسکریپت» یا «قفلها در پایتون»)، میتوان درخواست کرد:
- مثال ساده بدهد
- مثال واقعیتر بدهد
- خطاهای رایج را توضیح دهد
- تمرین طراحی کند
این روش برای دانشجویان و جونیورها کاربردی است.
اشتباهات رایج هنگام کدنویسی با ChatGPT
برای اینکه خروجیها به درد بخورند، بهتر است چند خطای تکراری انجام نشود:
۱) پرامپت مبهم و کوتاه
وقتی فقط گفته شود «کد بنویس»، نتیجه هم معمولاً کلی و ناقص است. باید ورودی/خروجی، محدودیت و مثال مشخص باشد.
۲) اعتماد کورکورانه به خروجی
حتی اگر کد اجرا شود، ممکن است:
- از نظر امنیتی مشکل داشته باشد
- در edge caseها شکست بخورد
- در مقیاس بزرگ کند باشد
پس بازبینی و تست ضروری است.
۳) نادیده گرفتن استانداردهای پروژه
پروژهها معمولاً استاندارد دارند: formatter، lint، naming، الگوهای معماری، و قراردادهای تیم. باید این استانداردها داخل پرامپت نوشته شود تا خروجی نزدیکتر شود.
۴) چسباندن اطلاعات حساس در چت
در محیطهای کاری، نباید کلیدهای API، رمزها، دادههای مشتری یا کدهای محرمانه در پرامپت قرار بگیرد. بهتر است اطلاعات حساس حذف یا ماسک شود و فقط ساختار لازم ارسال شود.
یک ورکفلو پیشنهادی برای استفاده روزانه (بدون پیچیدگی)
برای اینکه استفاده از ChatGPT در روزمره به هرجومرج تبدیل نشود، یک روال ساده کافی است:
- مسئله را در یک جمله بنویسید.
- ورودی/خروجی و مثال بدهید.
- محدودیتها را اضافه کنید (کتابخانه، زمان، امنیت، سبک کدنویسی).
- خروجی را بخواهید «با تست» تحویل دهد.
- نتیجه را اجرا کنید و خطاها را به شکل دقیق گزارش کنید.
- نسخه اصلاحشده را بخواهید.
- در پایان، یک نسخه مستند و تمیز ذخیره کنید.
چه زمانی بهتر است از ChatGPT استفاده نشود؟
برای تصمیمگیریهای حساس معماری، امنیتی یا طراحی سیستم، AI میتواند ایده بدهد، اما نباید تصمیم نهایی را جایگزین تجربه تیم کند. همچنین در مواردی که نیاز به درک کامل زمینه کسبوکار، قوانین، یا دادههای محرمانه وجود دارد، بهتر است تعامل با AI محدود و کنترلشده باشد.

الگوهای پرامپتنویسی حرفهای مخصوص برنامهنویسها
در عمل، یک پرامپت خوب فقط «چه چیزی» نیست، بلکه «چطور تحویل بده» هم هست. چند الگوی ساده میتواند کیفیت خروجی را چند برابر کند:
الگوی ۱: نقش + هدف + خروجی
«در نقش یک توسعهدهنده {نقش}، برای پروژه {نوع پروژه} کدی بنویس که {هدف}. خروجی را به شکل {قالب خروجی} بده.»
این الگو باعث میشود مدل بداند باید مثل یک همکار فنی فکر کند و نتیجه را در قالبی قابل استفاده ارائه دهد.
الگوی ۲: محدودیتهای روشن (Constraints)
اگر پروژه محدودیت دارد، حتماً داخل پرامپت نوشته شود؛ مثل:
- «از کتابخانه خارجی استفاده نشود.»
- «پیچیدگی زمانی باید بهتر از O(n²) باشد.»
- «ورودیها ممکن است null باشند.»
- «کد باید با استاندارد lint پروژه سازگار باشد.»
محدودیتها جلوی جوابهای عمومی و غیرقابل اجرا را میگیرند.
الگوی ۳: نمونه ورودی/خروجی (Examples)
وقتی برای مدل مثال گذاشته شود، احتمال اینکه مسیر اشتباه برود کمتر میشود. برای مثال:
«ورودی: [2, 3, 4] → خروجی: 6»
«ورودی: [] → خروجی: None»
در بسیاری از وظایف، همین مثالها تعیینکنندهاند.
الگوی ۴: درخواست چند مرحلهای به جای یک پرامپت طولانی
بهجای اینکه همه چیز یکباره خواسته شود، بهتر است کار به مرحلههای کوچک تقسیم شود:
- «اول طراحی کلی و ساختار فایلها را بده.»
- «حالا کد فایل اصلی را بنویس.»
- «حالا تستها را اضافه کن.»
- «در پایان رفکتور و مستندسازی کن.»
این روش کنترل بیشتری میدهد و خطا را کم میکند.
الگوی ۵: خروجی قابل اجرا و قابل کپی (Copy-ready)
در پرامپت مشخص کنید خروجی چگونه باشد:
- «کد را در بلوکهای جداگانه برای هر فایل بنویس.»
- «در ابتدای پاسخ، دستور نصب و اجرای پروژه را بده.»
- «خطاهای احتمالی را همراه با راهحل بنویس.»
این کار باعث میشود خروجی سریعتر وارد محیط توسعه شود.
چند نمونه سناریوی واقعی (با پرامپتهای آماده)
برای اینکه مشخص شود این روشها در عمل چطور کار میکنند، چند سناریوی رایج آورده شده است.
سناریو ۱: ساخت یک API ساده و امن
پرامپت:
«در نقش یک بکاند دولوپر، یک REST API برای مدیریت {منبع} با عملیات CRUD در Node.js (Express) بنویس. دیتابیس SQLite باشد. اعتبارسنجی ورودی را اضافه کن و پیام خطاها استاندارد باشد. خروجی: ساختار پوشهها + کد فایلها + دستور اجرا + چند تست API با curl.»
بعد از خروجی اولیه، یک مرحله تکمیلی:
«حالا روی امنیت تمرکز کن: محدودسازی نرخ درخواست (Rate limit)، پاکسازی ورودیها و مدیریت خطای مرکزی را اضافه کن.»
سناریو ۲: تبدیل یک اسکریپت شلوغ به کد تمیز
پرامپت:
«این کد را رفکتور کن طوری که خوانایی بالا برود و توابع کوچکتر شوند. رفتار کد تغییر نکند. هر تغییری که انجام میدهی در یک لیست کوتاه توضیح بده. کد: {paste_code}»
مرحله بعد:
«برای همین کد، تست واحد بنویس و حالتهای مرزی را پوشش بده.»
سناریو ۳: کوئری SQL و بهینهسازی
پرامپت:
«برای جدولهای زیر: {schema} یک کوئری SQL بنویس که {هدف}. سپس ایندکسهای پیشنهادی را بگو و توضیح بده چرا باعث بهبود کارایی میشود. اگر کوئری در دیتابیسهای مختلف فرق دارد، نسخه Postgres و MySQL را جدا بده.»
سناریو ۴: توضیح کد و ساخت مستند توسعهدهنده
پرامپت:
«این فایل را خطبهخط توضیح بده و مشخص کن هر تابع چه ورودی/خروجیای دارد. سپس یک بخش README کوتاه بنویس که نحوه اجرای پروژه و مثال استفاده را پوشش دهد. کد: {paste_code}»
چطور خطا را گزارش کنید تا خروجی بهتر شود؟
وقتی کد اجرا نمیشود، بهتر است به جای «کار نکرد»، این اطلاعات داده شود:
- پیام خطای کامل (Stack trace)
- نسخه زبان/کتابخانهها
- ورودیای که باعث خطا شده
- خروجی مورد انتظار
چکلیست سریع قبل از اینکه کد AI را وارد پروژه کنید
- آیا وابستگی جدید اضافه شده؟ (مجوز، امنیت، نسخه)
- آیا مدیریت خطا استاندارد است؟
- آیا تست حداقلی وجود دارد؟
- آیا کد با سبک پروژه سازگار است؟
- آیا داده حساس در پرامپت یا لاگها وجود دارد؟
این چکلیست از دردسرهای رایج جلوگیری میکند.
اگر استفاده از ChatGPT برای کدنویسی جدی و روزانه باشد، دسترسی کاملتر میتواند کار را سادهتر کند. برای کسانی که به دلیل پرداخت بینالمللی محدودیت دارند، امکان خرید اکانت ChatGPT از طریق «گیفت رویال» هم فراهم است تا دسترسی به ابزارهای کاملتر سادهتر شود.
جمعبندی
بهترین روش استفاده از ChatGPT در کدنویسی این است که آن را یک «دستیار توسعه» بدانید: مسئله را دقیق تعریف کنید، پرامپت شفاف بدهید، خروجی را نقادانه بررسی کنید، درخواست را اصلاح کنید، تست بنویسید، منطق را بفهمید، رفکتور انجام دهید و در نهایت مستند کنید. این چرخه باعث میشود سرعت بالا برود، خطاها کمتر شود و خروجیها قابل اتکا و قابل نگهداری بمانند؛ بدون اینکه کیفیت و مسئولیتپذیری مهندسی قربانی سرعت شود.
توجه:این مقاله یک رپورتاژ آگهی است و محتوای آن توسط نویسنده یا مجموعه تبلیغکننده تهیه شده؛ «مجله تکنولوژی آپلود» صرفاً آن را منتشر کرده و هیچگونه مسئولیتی در قبال صحت یا اعتبار مطالب ندارد.
من فارغالتحصیل رشته مهندسی نرمافزار هستم و از همان دوران دانشگاه به دنیای تکنولوژی و تحولات آن علاقهمند بودم. فعالیت حرفهای خودم را از سال ۱۳۹۶ با نوشتن مقالات تحلیلی درباره هوش مصنوعی و برنامهنویسی در یک وبلاگ شخصی آغاز کردم. پس از کسب تجربه، به عنوان نویسنده و تحلیلگر با مجلات و وبسایتهای مختلف تکنولوژی همکاری کردم و اکنون به عنوان دبیر سرویس فناوریهای نوظهور در یک مجله معتبر تکنولوژی فعالیت میکنم. تلاش من این است که آخرین پیشرفتها و دستاوردهای این حوزه را به زبانی ساده و کاربردی برای مخاطبان ارائه دهم.
