پژوهش‌ها از توانایی شگفت‌انگیز یادگیری و تفکر در موجودات دریایی بدون مغز پرده برداشت

n00087781 b

دهه‌ها بود که مغز را تنها مرکز تفکر، یادگیری و حافظه در جانداران می‌دانستیم. اما پژوهش‌های اخیر در اعماق اقیانوس، این باور سنتی را به چالش کشیده‌اند. اکنون شواهد فزاینده‌ای نشان می‌دهد که موجودات دریایی بدون مغز، مانند عروس‌های دریایی و شقایق‌های دریایی، توانایی‌های شگفت‌انگیزی در یادگیری و حافظه دارند. این کشف، پرسش‌های بنیادینی را درباره مفهوم هوش و شناخت مطرح می‌کند و مرزهای درک ما از تفکر را جابه‌جا می‌کند.

یادگیری موجودات دریایی بدون مغز؛ چالشی برای تعاریف سنتی هوشمندی

موجوداتی همچون عروس دریایی، ستاره دریایی، توتیا و شقایق دریایی، برخلاف پستانداران و پرندگان، فاقد مغزی متمرکز هستند. با این وجود، آنها قادرند به شکلی مؤثر شکار کنند، خطرات محیطی را تشخیص دهند و به محرک‌ها واکنش نشان دهند. این توانایی‌ها، دانشمندان را بر آن داشته تا عمیق‌تر به بررسی سازوکارهای پشت پرده این رفتارها بپردازند و دریابند که چگونه یادگیری در موجودات دریایی بدون مغز اتفاق می‌افتد و این پدیده چه معنایی برای مفهوم هوشمندی دارد.

<br>

موجودات دریایی بدون مغز

<br>

شبکه عصبی توری: سازوکار شگفت‌انگیز تفکر بدون مغز

پروفسور سیمون اسپراشر، نوروبیولوژیست برجسته از دانشگاه فرایبورگ، توضیح می‌دهد که "بی‌مغز بودن لزوماً به معنای بی‌نورون بودن نیست." در واقع، تقریباً تمامی جانداران، به استثنای معدودی مانند اسفنج‌ها و پلاکوزوآها، از نورون بهره می‌برند. بسیاری از موجودات دریایی بدون مغز، به ویژه شاخه مرجانیان (Cnidaria) که شامل عروس‌های دریایی و شقایق‌ها می‌شود، دارای یک "شبکه عصبی توری" (Nerve Net) هستند.

این شبکه، برخلاف مغز متمرکز، ساختاری پراکنده دارد و نورون‌های آن در سراسر بدن جاندار پخش شده‌اند. با این حال، شبکه عصبی توری قابلیت‌های شگفت‌انگیزی در پردازش ورودی‌های حسی و ایجاد پاسخ‌های حرکتی سازمان‌یافته، مانند الگوهای پیچیده شنا یا فرایند شکار، دارد. این سازوکار ابتدایی و در عین حال کارآمد، پایه و اساس یادگیری در موجودات دریایی بدون مغز را تشکیل می‌دهد و به آنها امکان می‌دهد تا بدون یک مرکز فرماندهی مرکزی، اطلاعات را پردازش کرده و رفتار خود را تغییر دهند.

از عروس دریایی جعبه‌ای تا شقایق دریایی؛ مثال‌هایی از یادگیری در موجودات بدون مغز

پژوهش‌های میدانی و آزمایشگاهی نشان داده‌اند که این موجودات دریایی، حتی با چنین ساختار عصبی ساده‌ای، قادر به شکل‌دهی حافظه و تغییر رفتار خود بر اساس تجربه هستند:

عروس دریایی جعبه‌ای: این جاندار دریایی باهوش، یاد گرفته است که نشانه‌های بصری محیطی را با حس برخورد به موانع مرتبط سازد. این 'شرطی شدن' به آن کمک می‌کند تا در محیط‌های پیچیده و مملو از اشیاء، با اجتناب از برخورد، به آسانی حرکت کند. این رفتار نشانگر نوعی یادگیری تجربی در یک موجود بدون مغز است.

شقایق دریایی: مطالعات نشان می‌دهند که شقایق دریایی می‌تواند هم‌نوعان ژنتیکی خود را پس از چندین برخورد شناسایی کند و میزان پرخاشگری‌اش را در تعاملات بعدی تنظیم کند. این امر گویای نوعی حافظه و قابلیت تشخیص در این جانداران است که فراتر از یک واکنش غریزی صرف می‌رود.

تفکر یا پردازش اطلاعات؛ بازتعریف شناخت در دنیای جانداران

پرسش اصلی که مطرح می‌شود این است: آیا این یادگیری و انطباق‌پذیری به معنای "تفکر" است؟ دانشمندان اغلب واژه "شناخت" (Cognition) را به جای "تفکر" ترجیح می‌دهند؛ زیرا شناخت گستره وسیع‌تری از فرایندها شامل پردازش اطلاعات، یادگیری، تصمیم‌گیری و واکنش بر اساس داده‌های محیطی را در بر می‌گیرد.

کن چنگ، پژوهشگر رفتار حیوانات، معتقد است اگر تفکر را معادل پردازش اطلاعات (Information Processing) بدانیم، در آن صورت تمام جانداران، حتی موجودات دریایی بدون مغز، قادر به "تفکر" هستند. با این حال، او اذعان دارد که شناخت پیشرفته‌تر که مستلزم خودآگاهی یا پیچیدگی ذهنی باشد، به احتمال زیاد تنها در حیواناتی با مغزهای بزرگ‌تر و تکامل‌یافته‌تر رخ می‌دهد. از سوی دیگر، تامار لوتان، زیست‌شناس دریایی، بر این باور است که سازگاری شگفت‌انگیز این جانوران با محیط، که به آنها امکان بقا برای میلیون‌ها سال را با وجود سیستم عصبی ابتدایی داده است، خود نوعی "تفکر اولیه" محسوب می‌شود. این پایداری طولانی‌مدت، دلیلی بر کارآمدی و پیچیدگی نهفته در سیستم‌های عصبی غیرمتمرکز است.

آینده پژوهش‌ها: درک عمیق‌تر از هوش موجودات دریایی

این یافته‌ها نه تنها درک ما را از هوش و توانایی‌های شناختی موجودات زنده گسترش می‌دهند، بلکه سؤالات جدیدی را درباره تکامل سیستم‌های عصبی و تنوع اشکال هوش در طبیعت مطرح می‌کنند. پژوهش‌های آتی احتمالاً بر روی سازوکارهای مولکولی و سلولی دقیق‌تر در شبکه عصبی توری تمرکز خواهند کرد تا رمزگشایی کامل‌تری از نحوه یادگیری موجودات دریایی بدون مغز صورت گیرد. این تحقیقات می‌تواند به الهام‌بخش طراحی سیستم‌های هوش مصنوعی با معماری‌های غیرمتمرکز نیز بدل شود، جایی که پردازش اطلاعات به جای یک واحد مرکزی، در شبکه‌ای گسترده و توزیع‌شده انجام می‌شود.

در نهایت، جهان موجودات دریایی بدون مغز، پنجره‌ای جدید به سوی فهم این موضوع گشوده است که "هوش" چگونه می‌تواند در اشکال و ساختارهای مختلف تجلی یابد، حتی در غیاب یک مغز مرکزی. این دانش نه تنها برای زیست‌شناسی بلکه برای فلسفه ذهن و علوم رایانه نیز پیامدهای عمیقی به همراه خواهد داشت.

مجله تکنولوژی آپلود


مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *